محل تبلیغات شما



از روز سوم عمل خودم تنهایی راه رفتم ازروزچهارم سویلوبغل کردم دیروز که درحالت راه رفتن بغلش کرده بودم سویل ۲۱ ابان میشه دوماهه ولی هنوز شبها اذیت میکنه دیشب خیلی اذیتمون کرد تا ساعت ۱۲ و نیم نخوابید.عموحسین دیشب زنگ زد حالمو پرسید.نسیمم رفته پخش کرده من پشتم لیزر شده بخیه نخورده.کلا از وقتی سویل دنیا اومده روز خوش و سلامت نداشتم امیدوارم خدای متعال از این به بعد بهم سلامتی و شادی بده۰


امروز خيلي بي انرژي بودم

كاراي خونه ام و نكردم اصلا انرژي نداشتم از جام پاشم

گشنه نبودم تا ساعت ٤بعدازظهر بعدشم تشنگي اومد سراغم

ساعت هفت و نيم عصر رز خانوم و بردم پارك معلم داخل بازار

هشت و نيمم ب سوار ماشين شديم و خريد كرديم نه و نيم رسيديم خونه و من افطار كردم و باز هم با وجود اينكه گشنه نبودم بيخودي غذا خوردم

بعدشم بفرماييد شام و بعدشم مراسم خوابوندن رز!!


یکهفته پیشمون بود و بازم زود این یکهفته گذشت مثل برق و باد

خودشم خیلی دلش گرفته بود وقتی رفت چشای غمگینش دلمو آتیش زد ولی چاره ای نداریم داریم هر ماه دو میلیون خرج میکنیم البته اگه هیچی نخریم و مشکلی پیش نیاد!

یادم رفت واکسن یکسالگی رز جون و بزنم! آایمرم هر روز داره بدتر میشه!

یه خانومه دو هفته پیش باهاش حرف زدم قراره از هفته آینده بیاد و از رز مراقبت کنه اگه خدا این حرفمو به گناه غیبت  ننویسه راستش آدم درستی بنظر نمیرسه ولی خب هنوز زوده واسه قضاوت

بهرحال چاره ندارم مجبورم بهش اعتماد کنم دور و زمونه بدی شده سخته آدم صادق پیدا کرد ولی باز توکل به خدا

درسهام و اصلا نمیخونم کتابهاشم نخریدم موضوع تحقیقم حاضره ولی حس نوشتنش نیست!

شدم یه آدم شکم پرست که فقط استرسها و مشکلاتش و با خوردن فراموش میکنه

شب و روز در حال خوردنم

خواب شبها افتضاحه هر شب 12 میخوابم ولی 3 بیدار میشم و تا 6 بیدارم

مادر شوهرم کلی بهمون لطف کرد و حسود ها کلی حسودی کردن! که برام مهم نیست

دارم فقط تیتر وار مینویسم

پسرم اخلاقش بد شده ولی فکر کنم دلیلش اخلاق بد خودمه

خواهرش و دوست داره و میگه اگه بخاطر خواهرش نبود حتما از پیشم میرفت

کلا خودمم از خودم خوشم نمیاد بهش حق میدم!

دو تا از استادها مو ندیدم هنوز آخه یکیش ساعت 8 تا 9 واقعا نمیتونم برم  


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها